Marie-Françoise Blondeau

من در Besancon زندگی می کنم اما در Poligny Jura در سال 1944 به دنیا آمدم. خانواده من از سال 1905 تا 1984 دارای یک شراب باشکوه، مرفه و مشهور در Jura به دلیل شراب زرد عالی آن بودند. اما تاریخ این املاک برای بیش از یک قرن با رویدادهای غم انگیز و دردناکی مشخص شده است که با شخصیت های بسیار خاص و پیچیده اعضای این خانواده پیوند خورده است، به ویژه با نگرش یک فرد منحرف، حریص و مالک که به پایان می رسد. همه چیز اطرافش را از بین می برد و هر چیزی را که می خواست با حسادت در اختیارش نگه دارد از دست داد. به راستی که در غروب زندگی خود خیره شده از سخنان زیبای مردی بی وجدان، املاک زیبای خود را به دستان بیگانگانی خواهد گذاشت که آن را به ویرانی می کشانند. خوشبختانه در این فضای دراماتیک، زنی به لطف عشق مادرانه‌اش، جسارت مقابله با بی عدالتی، انحراف خانواده زیبای خود و افسون زدگی یک شوهر خشن را پیدا کرد تا از فرزندانش محافظت کند. با این حال، این داستان معتبر، دراماتیک و بسیار بدیع امسال در سال 2022 به طور تصادفی به پایان رسید. در واقع، نوه های مالک سابق، پس از یک مبارزه قانونی طولانی، به تازگی حق به دست آوردن املاک را برای کاشت مجدد انگور در آنجا به دست آورده اند. من به تازگی کتابی در مورد این موضوع نوشته ام "Les tulipes Sauvages Editions Baudelaire" که نه تنها به کل تاریخ این حوزه، بلکه حتی بیشتر از آن، به تاریخ یک عصر، با شکست ها، ظلم هایش، بلکه همچنین به احساساتش مربوط می شود: کار خوب انجام شده، عشق به زمین و شراب. همچنین می‌خواستم هر گونه ابهام در شخصیت بازیگران این داستان، بخل و خودخواهی و کناره‌گیری‌شان را در درون خود آشکار کنم و در عین حال با شجاعت و اراده‌ی این زن (مادر من) که برای محافظت از ما جنگید: خواهرم، همسو باشم. و من تا مثل سیندرلاها به دست این عمه که از ما متنفر بود نشویم. من این داستان را برای شما می فرستم که در خوانندگانم واکنشی خودجوش را برمی انگیزد (اما باید فیلم بشود!...) لطفا من را بخوانید و شاید کاری با داستان من انجام دهید.



متوسط
زبان ها