بین آنجلا، یک دانشجوی 20 ساله، و آلفرد، یک سیاستمدار مشهور 32 ساله، پیوند عشقی قوی وجود دارد. بین پیاده روی، هدیه و سفر، آنها عشق کامل را از کانون توجه دور می کنند. آنجلا اولین عشق واقعی خود را تا حدی تجربه می کند که عقلش را از دست می دهد. بعدها، آلفرد به عنوان شهردار شهر رزماری انتخاب می شود و این زمانی است که آنها سخت ترین دوران را در رابطه خود می گذرانند. آنجلا زندگی مخفیانه ای را که آلفرد بدون اطلاع او انجام می دهد، کشف خواهد کرد. او که در دام احساساتش نسبت به او افتاده است، تمام شرایط را می پذیرد تا رابطه آنها را در یک لانه ادامه دهد. آقا در متقاعد کردن محبوب خود برای جلوگیری از هر گونه رسوایی در مورد تصویر جدیدی که دارد بسیار متقاعد کننده بود. بعداً، آنجلا مرتکب عملی می شود که به مرد مورد علاقه اش آسیب جدی وارد می کند. رابطه آنها بین تهدید، ترس، اندوه و نفرت بود. آلفرد قبلاً شاهد شکست نقشه هایش بود. او در مورد زندگی مرد مورد علاقه اش چه چیزی کشف کرده است؟ آیا آلفرد واقعاً قرار بود تهدیدهای خود را عملی کند؟ سرنوشت رابطه آنها چه خواهد شد؟
من به دنبال تهیه کننده یا تهیه کننده سینما هستم تا بتوانم سناریوی خود را در فیلم یا سریال اجرا کنم نه تنها برای تماشاگران / تماشاگران لذت ببرم بلکه به منظور آموزش و حساس کردن همه در مورد تعداد زیادی از موضوعات برجسته. با این سناریو؛ سیاست، عشق، اروتیسم و بسیاری موارد دیگر
مخاطب واتساپ من +237 6 91 50 80 51
اینستاگرام و فیسبوک: اورنلا آبینا
ایمیل: [email protected]
بیایید با هم احساسات قوی را به لطف سینما تجربه کنیم.
صمیمانه